بهینه سازی زمان روز یا ساعت تابستانی روشی است که با یکساعت کشیدن به جلو ساعتها می توان از زمان روز در تابستان بهتر استفاده کرد. با این کار خورشید یکساعت دیرتر طلوع می کند یعنی در اولین ساعتهای صبح که معمولا اکثر مردم خواب هستند هوا تاریک می ماند و باعث می شود یکساعت از زمان روز ذخیره شود و در عوض هنگام عصر که مردم بیدار هستند هوا یکساعت دیرتر تاریک می شود و به این ترتیب در عمل طلوع و غروب آفتاب یک ساعت به تاخیر می افتد. از ماه فروردین تا مهر (مارس/آوریل تا سپتامبر/اکتبر) کشورهای نیمکره شمالی که دوره تابستانی خود را می گذرانند معمولا DST اعمال می شود در حالی که در کشورهای نیمکره جنوبی این عمل برعکس است و از ماه مهر تا فروردین (سپتامبر/اکتبر تا مارس/آوریل) باید اعمال می شود. چگونه تغییر ساعت به حالت تابستانی انجام می گیرد؟
توجه کنید که ساعت هیچگاه بین 00:00:00 تا 00:59:59 قرار نمی گیرد و به ناگاه و با یک جهش ساعت بر روی 1:00:00 قرار می گیرد. با این حساب این شبانه روز دارای 23 ساعت است. اگر کسی در این مدت سر کار باشد، یک ساعت کمتر کار می کند(کلی حال می کند). چگونه برگرداندن ساعت به حالت استاندارد انجام می گیرد؟
اگر در کشور ما هم این تغییر ساعت در ساعت 1 یا 2 بامداد انجام می شد، این تغییر همزمان با تغییر تاریخ در ساعت 24 نمی شد و از گمراه شدن احتمالی افراد در مورد تاریخ این مدت جلوگیری می کرد و اگر همیشه در شب جمعه بود مردم همیشه یک روز تعطیل را فرصت داشتند تا خود را با ساعت جدید هماهنگ کنند. تغییرات DST ایران در سال 2004: منابع و پیوندهای بسیار مفید در این ضمینه: Daylight Saving Time**
منابع:
|
یشینهی جشنهای ایرانیان - چه آنهایی که اینک مرسوماند و چه آنهایی که فراموش شدهاند - ریشه در آیین زرتشت دارند؛ هر چند که برخی نیز با آیینهای بینالنهرینی درآمیختهاند (مانند جشن نوروز).
آیین زرتشت دینی است عمیقاً گیتیگرا که شادخواری و شادکامی را امری ستوده و اهورایی میداند و از هر آن چه تن آدمی را به رنج و زیان وا میدارد - چون روزه و ریاضت - پرهیز دارد؛ چرا که در باورداشتهای این آیین، شادی و سرور از آن اورمزد است و رنج و اندوه از آن اهریمن. برخلاف غالب ادیان جهان (یهودی، مسیحی، اسلام، بودایی، مانوی)که رستگاری و سعادت آدمی را در جهان یا بُعدی دیگر (بهشت یا نیروانا) میجویند و زمین و حیات مادی را محل گذار و گناه و فنا میدانند و به روی گردانی و اعراض از مواهب گیتی و مادی توصیه میکنند و فرمان میدهند، دین زرتشت رستگاری و سعادت انسان را در همین زمین مأنوس مژده میدهد و از این رو، به آبادانی و زیبایی و بهسازی آن سفارش میکند و برخورداری از مواهب گیتی (ثروت، لذت، شادی) را عین حق و صواب میداند.
در ایران پیش از اسلام، علاوه بر جشنهای سالانهای مانند نوروز و گاهنبار، در هر ماه نیز به نام یکی از ایزدان زرتشتی، جشنی برگزار میشد و در واقع میتوان گفت که ایرانیان همواره و به هر مناسبتی، به جشن و پایکوبی مشغول بودند.
گفته میشود که شاهنشاهان ایران در زمان جشنهای بزرگی چون نوروز و مهرگان، بار عام میدادهاند و به دادخواهیهای مردم رسیدگی میکردند. مردم نیز عموم جشنها را با شادخواری و خوشگذرانی و نغمه خوانی برگزار میکردند و به آشتیجویی و یاری تهیدستان میشتافتند. بر این اساس، میتوان باور داشت که ایران در زمان رواج دین زرتشتی، سرزمینی سراسر شاد و پرنشاط بوده است.
«ابوریحان بیرونی» دانشمند نامدار ایرانی (440-362 ق) در کتاب پارسی خود «التفهیم لاوائل صناعت التنجیم» گزارشی بسیار رسا و شیوا و حاوی نکاتی بینظیر و ارزشمند از جشنهای ایرانیان عرضه داشته است. وی مینویسد:
نوروز چیست؟
نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت، روز نو نام کردهاند؛ زیرا که پیشانی سال نو است و آن چه از پس اوست از این پنج روز [= پنج روز اول فروردین] همه جشنهاست. و ششم فروردین ماه را «نوروز بزرگ» دارند؛ زیرا که خسروان بدان پنج روز حقهای حشم و گروهان و بزرگان بگزاردندی و حاجتها روا کردندی، آن گاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را. و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آن است که اول روزی است از زمانه و بدو، فلک آغازید گشتن.
تیرگان چیست؟
سیزدهم روز است از تیرماه. و ناماش تیر است هم نام ماه خویش، و همچنین است به هر ماهی آن روز که همناماش باشد، او را جشن دارند. و بدین تیرگان گفتند که «آرش» تیر انداخت از بهر صلح منوچهر که با افراسیاب ترکی کرده است بر تیر پرتابی از مملکت…
مهرگان چیست؟
شانزدهم روز است از مهرماه و ناماش مهر. و اندر این روز «افریدون» ظفر یافت بر «بیوراسپ» جادو، آن که معروف است به ضحاک. و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس [= پس از] مهرگان است، همه جشناند بر کردار (= مانند) آن چه از پس نوروز بود. و ششم آن مهرگان بزرگ بود و «رام» روز نام است و بدین دانندش.
پروردگان چیست؟
پنج روز پسین اندر آبان ماه [است] و سبب نام کردن آن چنان است که گبرکان [= زرتشتیان] اندرین پنج روز خورش و شراب نهادند روانهای مردگان را. و همی گویند که جان مرده بیاید و از آن غذا گیرد. و چون از پس آبان ماه پنج روز افزونی بوده است، آنک [= اینک] «اندرگاه» خوانند. گروهی از ایشان پنداشتند که این روز «پروردگان» است و خلاف به میان آمد و اندر کیش ایشان مهم چیزی بود. پس هر دو پنج [روز] را به کار بردند از جهت احتیاط را. و بیست و ششم روزِ آبان ماه، فروردگان [= پروردگان] کردند و آخرشان، آخر دزدیده. و جمله فروردگان ده روز گشت.
برنشستن کوسه [= سوار شدن مرد بدون موی صورت] چیست؟
آذر ماه به روزگار خسروان، اولِ بهار بوده است. و نخستین روز از وی - از بهر فال - مردی بیامدی کوسه، برنشسته بر خری و به دست کلاغی گرفته و به بادبیزن خویشتن باد همیزدی و زمستان را وداع همیکردی و از مردمان بدان چیزی یافتی. و به زمانهی ما به شیراز همیکردهاند و ضریبت [= خراج] پِذرفته از عامل، تا هر چه ستاند از بامداد تا نیمروز به ضریبت دهد و تا نماز دیگر [= نماز عصر] از بهر خویشتن را بستاند و اگر از پسِ نماز دیگر بیابندش، سیلی خورد از هر کسی.
بهمنجه چیست؟
بهمن روز است از بهمن ماه [= دومین روز ماه]. و بدین روز، بهمن [= برف] سپید به شیر خالص پاک خورند و گویند که حفظ [= حافظه] فزاید مردم را و فرامشتی [= فراموشی] ببرد. و اما به خراسان مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانهی خوردنی کنند [= بریزند] و گوشت هر حیوانی و مرغی که حلالاند و آن چه اندر آن وقت بدان بقعت [= ناحیه] یافته شود از تره و نبات.
سده چیست؟
آبان روز است از بهمن ماه و آن دهم روز بود. و اندر شباش که میان روز دهم است و میان روز یازدهم، آتش زنند به گوز [= درخت گردو] و بادام و گرد بر گرد آن شراب خورند و لهو و شادی کنند. و نیز گروهی از آن بگذرند بسوزانیدن جانوران. اما [وجه تسمیهی سده] چنان است که از او [= روز سده] تا نوروز، پنجاه روز است و پنجاه شب. و نیز گفتند که اندرین روز از فرزندان پدر نخستین [= گیومرث]، صد تن تمام شدند.
گهنبار چیست؟
روزگار سال، پارها کرده است زرادشت و گفته است که به هر پارهای [از سال]، ایزد تعالی گونهای [از مخلوقات] را آفریده است؛ چون آسمان و زمین و آب و گیاه و جانور و مردم، تا عالم به سالی تمام آفریده شد. و به اول هر یکی از این پارهها، پنج روز است، نامشان «گهنبار» (Gahanbar)».