![]() |
برادران رایت برای پرواز به عنوان نخستین انسان ها با رقابت شدیدی روبرو بودند. |
در روز 17 دسامبر سال 1903، برادران رایت در یک روستای دورافتاده ماهیگیری در ایالت کارولینای شمالی نخستین هواپیمای جهان را به پرواز درآوردند. این دستاورد سنگ بنای تحولات عظیمی در جهان بود.
نخستین پرواز برادران رایت که پس از چهار سال آزمایش و تجربه انجام می شد، تنها 12 ثانیه طول کشید و هواپیمای آنها مسافتی 40 متری (کمتر از طول هواپیمای بوئینگ 747) را طی کرد. هواپیمای آنها هرگز بیش از یک یا دو متر از زمین فاصله نگرفت.
با این حال این نخستین باری بود که انسان می توانست به کمک نیروی محرکه موتورهواپیما از زمین بلند شود و پس از پروازی متوازن به زمین بنشید.
به علاوه بسیاری از مشخصاتی که ویلبر و ارول رایت برای هواپیمای خود طراحی کرده بودند هنوز در هواپیماهای امروزی دیده می شود.
عشق پرواز در سال 1878 زمانی در دل برادران رایت بارور شد که میلتون رایت، پدرشان، یک هلیکوپتر اسباب بازی به آنها هدیه کرد. ویلبر 12 ساله و ارول 8 ساله این هلیکوپتر را که به کمک یک تکه کش به پرواز درمی آمد بازسازی کردند.
اعلامیه رسمی
برادران رایت در سال 1893 "شرکت دوچرخه سازی رایت" را در شهر زادگاهشان، دیتون، در ایالت اوهایو تاسیس کردند.
تجربه کار با دوچرخه، اهمیت لزوم یک بدنه محکم و سبک، توازن، کنترل و مقاومت در برابر باد را به آنها آموخته بود و همین تجارب در ساخت هواپیما نیز بی نهایت ارزشمند واقع شد.
ویلبر شش سال بعد طی نامه ای رسمی به موسسه اسمیتسونین در واشنگتن، رسما علاقه خود را به ساخت هواپیما اعلام کرد و خواستار اطلاعاتی درباره تحقیقات قبلی در این زمینه شد.
![]() |
وزن هواپیمای برادران رایت با احتساب خلبان 341 کیلوگرم بود. طول بدنه اصلی هواپیما بیش از شش متر و طول بال های آن بیش از 12 متر بود |
برادران رایت در سال 1899 شیوه ای برای حفظ توازن و دور زدن هواپیما ابداع کردند که یکی از مهم ترین دستاوردهای آنها در فن پرواز بود.
ویلبر در تجربه ای تصادفی به هنگام دستکاری یک جعبه خالی و کشیده متوجه شد که پیچاندن جعبه درامتداد طول آن باعث می شود یک لبه جعبه بالا و لبه دیگر پایین برود. او دریافت اگر همین اصل را در مورد بال هواپیما به کار گیرد، زاویه برخورد هوا با یک طرف بال بیش از زاویه برخورد هوا با طرف دیگر بال خواهد بود و به این ترتیب به بلند کردن هواپیما کمک خواهد شد.
برادران رایت این ایده را در سال 1899 با موفقیت به روی کایت خود امتحان کردند. این دستاورد آنها را تشویق کرد یک گلایدر (هواپیمای بدون موتور) بزرگ بسازند.
وقت آزمایش
ویلبر و ارول رایت طی سه سال بعد سه گلایدر ساختند و آنها را در روستای دورافتاده کیتی هاک در سواحل کارولینای شمالی آزمایش کردند.
آنها به این دلیل این منطقه را انتخاب کردند که وزش دائمی باد در آن به بلند کردن هواپیما کمک می کرد. به علاوه ساحل های نرم شنی نیز از شدت ضربه ناشی از فرود می کاست.
![]() |
|
![]() |
آزمایش دو گلایدر اول در سال های 1900 و 1901 نشان داد که تاب دادن بال ها و همچنین استفاده از بالابرهایی که برای کنترل صعود و فرود در بال ها تعبیه شده بود موثر است، اما هواپیما را به اندازه کافی از زمین بلند نمی کند.
آنها برای حل این مشکل 200 نوع بال مختلف (در ابعاد آزمایشی و کوچک) را در یک تونل باد آزمایش کردند و سپس درباره بهترین طرح و نحوه ساخت گلایدر بعدی تصمیم گرفتند.
سیستم محرکه: پروانه
گلایدر دوم همچنین مشکل عمده اما ناشناخته دیگری هم داشت و ناگهان از مسیر خود منحرف می شد. برادران رایت برای رفع این مشکل یک سکان عمودی را به انتهای گلایدر افزودند. این نوآوری نیز با موفقیت همراه بود.
این سکان تکمیل کننده سیستمی بود که از سه طرف هواپیما را کنترل می کرد. به این ترتیب گلایدر 1902 به نخستین هواپیمای برادران رایت بدل شد که به هنگام پرواز کاملا تحت کنترل خلبان بود. دو برادر با این هواپیما صدها پرواز انجام دادند.
توجه آنها در نهایت بر ساخت یک موتور محرکه برای این هواپیما متمرکز شد.
![]() |
خبر نخستین پرواز خیلی زود به همه رسید |
آنها به این نتیجه رسیدند که پروانه هواپیما باید به شکل یک "بال گردان" طراحی شود و این یکی از بدیع ترین افکار آنها بود.
نخستین پرواز
در ماه سپتامبر 1903، برادران رایت با هواپیمای تازه خود به کیتی هاک بازگشتند، اما بلافاصله متوجه شدند که رقابت برای نخستین پرواز بالا گرفته است.
ساموئل لنگلی، دبیر موسسه اسمیتسونین در واشنگتن، هواپیمای خود را تکمیل کرده بود و پیش از بازگشت برادران رایت از فرصت کافی برای آزمایش آن برخوردار بود.
از سوی دیگر، هوای نامساعد و مشکلات فنی تلاش برادران رایت برای پرواز را تا روز یکشنبه 13 دسامبر به تاخیر انداخت. آنها حتی مجبور شدند یک روز دیگر صبر کنند، چون پدرشان که کشیش بود پرواز آنها در روز یکشنبه را تایید نمی کرد.
اما لنگلی در پرواز خود ناکام ماند و عرصه را برای موفقیت برادران رایت باز گذاشت.
در روز 14 دسامبر هدایت هواپیما با انداختن سکه نصیب ویلبر شد، اما هواپیما بلافاصله پس از پرواز سقوط کرد.
سه روز بعد، پس از تعمیر هواپیما، نوبت ارول برادر جوان تر بود تا هدایت آن را به عهده گیرد و او موفق شد در پرواز تاریخی خود 12 ثانیه در آسمان بماند.
برادران رایت در روز 17 دسامبر سه پرواز دیگر انجام دادند و درآخرین پرواز که ویلبر هدایت آن را به عهده داشت، هواپیما به مدت 59 ثانیه در آسمان بود و مسافتی 255 متری را طی کرد.
عصر پرواز آغاز شده بود ........
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
| |||||
|
صدام حسین طی دو دهه حکمفرمایی بر عراق با استفاده از شیوه های خشونت بار و مواضع سازش ناپذیر، این کشور را در جهان مطرح ساخت. سیر صعودی صدام حسین به راس حکومتی مطلقه در عراق در زادگاه او تکریت در مرکز عراق آغاز شد. او در سال 1937 در اطراف این شهر متولد شده بود. صدام پس از پیوستن به حزب زیرزمینی بعث عراق در سوء قصدی نافرجام به جان ژنرال قاسم، حاکم نظامی وقت عراق ناکام ماند. اما در کشوری که سیاست همواره یک بازی خشونت بار بود، استعداد صدام در این زمینه به سرعت امکان صعود او به راس هرم قدرت را فراهم کرد. صدام در سال 1959 مجبور شد از عراق بگریزد و چهار سال را در قاهره در تبعید سپری کرد. زمانی که حزب بعث بالاخره در سال 1968 زمام قدرت را به دست گرفت، او به عنوان مرد شماره دو پس از ژنرال احمد حسن البکر سر بر آورد. اما صدام که اعمال کننده اصلی قدرت در پشت پرده بود، در سال 1979 حسن البکر را از قدرت کنار زد و حکومتی بر مبنای رعب و وحشت را بنا نهاد. تنها یک سال پس از رسیدن به قدرت، او عراق را وارد یک ماجراجویی عظیم و خطرناک ساخت. مناقشه ایران و عراق او که خود را رهبر تازه عراق و قهرمان اعراب می دانست، ارتش خود را به آن سوی مرزهای غربی کشور به داخل ایران سرازیر ساخت تا "تهدید بالقوه انقلاب نوپای اسلامی ایران را خنثی کند." این جنگ فاجعه بار هشت سال به طول انجامید و جان میلیون ها نفر را گرفت. آمریکا به طور غیرعلنی از جنگ صدام علیه ایران حمایت می کرد. آمریکایی ها کارنامه حقوق بشر حکومت صدام را نادیده گرفتند و در مقابل فجایعی مانند بمباران شیمیایی و روستاهای کرد در حلبچه سکوت اختیار کردند. پس از آتش بس سال 1988 با ایران، تقلای بی وقفه صدام حسین برای حفظ استیلای خود در منطقه شدت یافت. عراق اقدام به تولید موشک های دوربرد کرد و کارشناسان آن کشور برنامه های بلندپروازانه ای را برای دستیابی به سلاح های اتمی، میکروبی و شیمیایی آغاز کردند. صدام حسین حتی خبرنگار ایرانی الاصل هفته نامه "آبزرور" لندن را که در مورد برنامه های تسلیحاتی عراق گزارش تهیه می کرد به جرم جاسوسی بازداشت و علی رغم مخالفت های بین المللی اعدام کرد. تهاجم به کویت اما جنگ با ایران اقتصاد عراق را فلج ساخته بود و رهبر عراق سخت تقلا می کرد درآمد نفتی کشور را افزایش دهد. او پس از متهم کردن کویت به پایین آوردن قیمت های نفت به این کشور حمله و آن را بخشی از عراق اعلام کرد. ارتش آمریکا عراق را از کویت بیرون راند. این جنگ هم تبعات فاجعه باری برای عراق داشت. چندین هفته بمباران توسط نیروهای تحت رهبری آمریکا، که صدام حسین آن را مادر همه جنگ ها نامید، تاسیسات زیربنایی عراق را ویران کرد. نیروهای عراقی به هنگام عقب نشینی از کویت چاه های نفت این کشور را به آتش کشیدند که باعث بروز فاجعه ای زیست محیطی در خلیج فارس شد. از طرف دیگر یورش متعاقب زمینی برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت به کشته و زخمی شدن هزاران سرباز عراقی انجامید. در مقابل، عراق به امید برانگیختن واکنش اسرائیل و دامن زدن به یک جنگ بزرگ تر منطقه ای به حمله موشکی علیه عربستان سعودی و اسرائیل دست زد. اما تنها با تکاپوی آمریکا بود که اسرائیل از واکنش متقابل خودداری کرد. گریز کردها اما این بار، اشتباهات فاحش رهبر عراق به تبعات گسترده داخلی منجر شد. شیعیان جنوب عراق با تشویق رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج بوش، علیه او شورش کردند. اما درحالی که صدام حسین با بی رحمی تمام شیعیان را سرکوب می کرد تا بار دیگر مهار قدرت در جنوب کشور را در دست گیرد، قدرت های غربی تنها شاهد این حوادث فاجعه بار بودند. در شمال نیز او به کردهای شورشی حمله کرد. میلیون ها نفر به کوهستان های سرد گریختند و نیروهای غربی مجبور شدند بخشی از شمال عراق را "ناحیه حفاظت شده" اعلام کنند که به وسیله نیروهای هوایی آمریکا و بریتانیا اعمال می شد. سال بعد، نیروهای غربی در جنوب نیز یک منطقه پرواز ممنوع اعمال کردند تا شیعیان را از حملات هوایی صدام مصون بدارند. اما سرافکندگی صدام پس از اخراج از کویت پایان نیافت. سازمان ملل متحد او را وادار کرد کلیه سلاح های کشتار جمعی خود را نابود کند. اما مانع تراشی های مستمر او در کار بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد به حملات هوایی مشترک آمریکا و بریتانیا علیه اهداف عراقی در سال 1998 منجر شد. "تغییر رژیم" تحریم های سفت و سخت بین المللی در سال های پس از جنگ خلیج به قوت خود باقی ماند و اقتصاد عراق را فلج ساخت که در نهایت واحد پول عراق را در آستانه فروپاشی قرار داد. انتخاب جرج بوش به ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000 فشارهای آمریکا بر صدام حسین را افزایش داد. واشنگتن در آن زمان علنا از "تغییر رژیم" در عراق صحبت می کرد و به دنبال حملات 11 سپتامبر، آمریکا عراق را یک "کشور یاغی" خواند. بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد که در سال 1998 عراق را ترک کرده بود در ماه نوامبر سال 2002 به عراق بازگشتند و جستجوی خود را از سر گرفتند. عراق شماری از موشک های خود را نابود کرد و گفت ذخایر عامل بیماری سیاه زخم را نیز نابود کرده است با این حال شاهدی برای اثبات این ادعا ارائه نکرد. با این حال تردید درباره ادعاهای صدام به خصوص در آمریکا و بریتانیا که خواستار حمله به عراق بودند کاملا برطرف نشد. نیروهای ائتلافی بالاخره در ماه مارس سال 2003، علی رغم عدم تصویب قطعنامه تازه ای در سازمان ملل دایر بر اقدام نظامی، به عراق حمله کردند. نتیجه چنین نبردی هرگز مورد تردید نبود. حکومت صدام با پایانی خشونت بار صحنه را ترک کرد و رهبر عراق ناپدید شد. از آن زمان وی بزرگ ترین فراری عراق محسوب می شد. بدبینی و وسوسه جنون آمیز به قدرت و ثروت از مشخصات بارز حکومت صدام حسین بود. مجسمه ها و عکس های صدام در هر گوشه و کنار عراق دیده می شد. او که همیشه نگران جانش بود، شب ها جای ثابتی نداشت و مکررا تغییر مکان می داد. او حتی با استفاده از هشت بدل که با جراحی پلاستیک به او شباهت یافته بودند، از خود حفاظت می کرد. او به کمک نیروهای مسلح و شبکه پیچیده ای از سازمان های اطلاعاتی-امنیتی بر عراق حکومت می کرد. هرچند صدام در آمال های خود برای متحد ساختن اعراب تحت رهبری خود ناکام ماند، اما تا آخرین روز حکومت، ذره ای از حس سرکشی و خشونت طلبی او کاسته نشد. |
||||
![]() |
| |||
|
|
|
|
|
|
|
| ||
| ||||
|
|
| ||
|
|
| ||
| ||||
|
|
| ||
|
|
| ||
| ||||
|
| |||
|
| |||
| ||||
|
| |||
|
|
| ||
bbc |