با ما پرواز کنید

برادران رایت

برادران رایت برای پرواز به عنوان نخستین انسان ها با رقابت شدیدی روبرو بودند.

 

در روز 17 دسامبر سال 1903، برادران رایت در یک روستای دورافتاده ماهیگیری در ایالت کارولینای شمالی نخستین هواپیمای جهان را به پرواز درآوردند. این دستاورد سنگ بنای تحولات عظیمی در جهان بود.

نخستین پرواز برادران رایت که پس از چهار سال آزمایش و تجربه انجام می شد، تنها 12 ثانیه طول کشید و هواپیمای آنها مسافتی 40 متری (کمتر از طول هواپیمای بوئینگ 747) را طی کرد. هواپیمای آنها هرگز بیش از یک یا دو متر از زمین فاصله نگرفت.
با این حال این نخستین باری بود که انسان می توانست به کمک نیروی محرکه موتورهواپیما از زمین بلند شود و پس از پروازی متوازن به زمین بنشید.
به علاوه بسیاری از مشخصاتی که ویلبر و ارول رایت برای هواپیمای خود طراحی کرده بودند هنوز در هواپیماهای امروزی دیده می شود.
عشق پرواز در سال 1878 زمانی در دل برادران رایت بارور شد که میلتون رایت، پدرشان، یک هلیکوپتر اسباب بازی به آنها هدیه کرد. ویلبر 12 ساله و ارول 8 ساله این هلیکوپتر را که به کمک یک تکه کش به پرواز درمی آمد بازسازی کردند.

اعلامیه رسمی

برادران رایت در سال 1893 "شرکت دوچرخه سازی رایت" را در شهر زادگاهشان، دیتون، در ایالت اوهایو تاسیس کردند.
تجربه کار با دوچرخه، اهمیت لزوم یک بدنه محکم و سبک، توازن، کنترل و مقاومت در برابر باد را به آنها آموخته بود و همین تجارب در ساخت هواپیما نیز بی نهایت ارزشمند واقع شد.
ویلبر شش سال بعد طی نامه ای رسمی به موسسه اسمیتسونین در واشنگتن، رسما علاقه خود را به ساخت هواپیما اعلام کرد و خواستار اطلاعاتی درباره تحقیقات قبلی در این زمینه شد.

ٌبرادران رایت

وزن هواپیمای برادران رایت با احتساب خلبان 341 کیلوگرم بود. طول بدنه اصلی هواپیما بیش از شش متر و طول بال های آن بیش از 12 متر بود

 

برادران رایت در سال 1899 شیوه ای برای حفظ توازن و دور زدن هواپیما ابداع کردند که یکی از مهم ترین دستاوردهای آنها در فن پرواز بود.
ویلبر در تجربه ای تصادفی به هنگام دستکاری یک جعبه خالی و کشیده متوجه شد که پیچاندن جعبه درامتداد طول آن باعث می شود یک لبه جعبه بالا و لبه دیگر پایین برود. او دریافت اگر همین اصل را در مورد بال هواپیما به کار گیرد، زاویه برخورد هوا با یک طرف بال بیش از زاویه برخورد هوا با طرف دیگر بال خواهد بود و به این ترتیب به بلند کردن هواپیما کمک خواهد شد.

برادران رایت این ایده را در سال 1899 با موفقیت به روی کایت خود امتحان کردند. این دستاورد آنها را تشویق کرد یک گلایدر (هواپیمای بدون موتور) بزرگ بسازند.

وقت آزمایش
ویلبر و ارول رایت طی سه سال بعد سه گلایدر ساختند و آنها را در روستای دورافتاده کیتی هاک در سواحل کارولینای شمالی آزمایش کردند.
آنها به این دلیل این منطقه را انتخاب کردند که وزش دائمی باد در آن به بلند کردن هواپیما کمک می کرد. به علاوه ساحل های نرم شنی نیز از شدت ضربه ناشی از فرود می کاست.

 

 اگر به دنبال امن و آسایش هستید، می توانید در گوشه ای بنشینید و پرواز پرندگان را تماشا کنید. اما اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید، باید سوار هواپیما شوید و رمز پرواز را دریابید

ویلبر رایت، 1901

 

آزمایش دو گلایدر اول در سال های 1900 و 1901 نشان داد که تاب دادن بال ها و همچنین استفاده از بالابرهایی که برای کنترل صعود و فرود در بال ها تعبیه شده بود موثر است، اما هواپیما را به اندازه کافی از زمین بلند نمی کند.
آنها برای حل این مشکل 200 نوع بال مختلف (در ابعاد آزمایشی و کوچک) را در یک تونل باد آزمایش کردند و سپس درباره بهترین طرح و نحوه ساخت گلایدر بعدی تصمیم گرفتند.

سیستم محرکه: پروانه

گلایدر دوم همچنین مشکل عمده اما ناشناخته دیگری هم داشت و ناگهان از مسیر خود منحرف می شد. برادران رایت برای رفع این مشکل یک سکان عمودی را به انتهای گلایدر افزودند. این نوآوری نیز با موفقیت همراه بود.
این سکان تکمیل کننده سیستمی بود که از سه طرف هواپیما را کنترل می کرد. به این ترتیب گلایدر 1902 به نخستین هواپیمای برادران رایت بدل شد که به هنگام پرواز کاملا تحت کنترل خلبان بود. دو برادر با این هواپیما صدها پرواز انجام دادند.
توجه آنها در نهایت بر ساخت یک موتور محرکه برای این هواپیما متمرکز شد.

برادران رایت

خبر نخستین پرواز خیلی زود به همه رسید

 

آنها به این نتیجه رسیدند که پروانه هواپیما باید به شکل یک "بال گردان" طراحی شود و این یکی از بدیع ترین افکار آنها بود.

نخستین پرواز

در ماه سپتامبر 1903، برادران رایت با هواپیمای تازه خود به کیتی هاک بازگشتند، اما بلافاصله متوجه شدند که رقابت برای نخستین پرواز بالا گرفته است.
ساموئل لنگلی، دبیر موسسه اسمیتسونین در واشنگتن، هواپیمای خود را تکمیل کرده بود و پیش از بازگشت برادران رایت از فرصت کافی برای آزمایش آن برخوردار بود.
از سوی دیگر، هوای نامساعد و مشکلات فنی تلاش برادران رایت برای پرواز را تا روز یکشنبه 13 دسامبر به تاخیر انداخت. آنها حتی مجبور شدند یک روز دیگر صبر کنند، چون پدرشان که کشیش بود پرواز آنها در روز یکشنبه را تایید نمی کرد.
اما لنگلی در پرواز خود ناکام ماند و عرصه را برای موفقیت برادران رایت باز گذاشت.
در روز 14 دسامبر هدایت هواپیما با انداختن سکه نصیب ویلبر شد، اما هواپیما بلافاصله پس از پرواز سقوط کرد.
سه روز بعد، پس از تعمیر هواپیما، نوبت ارول برادر جوان تر بود تا هدایت آن را به عهده گیرد و او موفق شد در پرواز تاریخی خود 12 ثانیه در آسمان بماند.
برادران رایت در روز 17 دسامبر سه پرواز دیگر انجام دادند و درآخرین پرواز که ویلبر هدایت آن را به عهده داشت، هواپیما به مدت 59 ثانیه در آسمان بود و مسافتی 255 متری را طی کرد.

عصر پرواز آغاز شده بود ........

نگاهی به چند روزنامه معتبر جهانی

 
001478.jpg
 
کارشناسان علوم ارتباطات جهان معتقدند بهترین مقیاس توسعه هر کشور، شمارگان روزنامه ها و کتاب های هر کشور است. با یک ضرب و تقسیم ساده می شود فهمید که مردم هر کشور واقعاً چقدر وقت صرف مطالعه می کنند.
نگاهی به لیست روزنامه های جهان که ازنظر تیراژ رده بندی شده اند، واقعیت تلخی را به یادمان می آورد.
در تیراژ روزنامه ها، اختلاف بزرگی بامشابه های وطنی دیده می شود که دیگر با هیچ توجیهی از قبیل عدم توجه به روزنامه ها به دلیل وجود فرهنگ شفاهی، نبود گستره مخاطبان جهانی زبان فارسی و موضوعاتی از این دست، نمی توانند مرهمی باشند بر کم بودن ضریب نفوذ روزنامه ها و نشریات در میان جمعیت قریب به هفتاد میلیونی کشور.
اما آیا واقعاً تنها مشکل کمبود شمارگان چاپ کشور، بی توجهی مخاطبان و عدم احساس نیاز به کالای فرهنگی در سبد خریدشان است یا روزنامه نگاران نیز در این بین مقصرند؟
واقعاً تفاوت روزنامه نیویورک تایمز  - پرتیراژترین روزنامه دنیا - با همتاهای ایرانی اش در چیست؟
با هم مروری می کنیم بر ۱۰ روزنامه پرتیراژ دنیا و نحوه اداره شان و سعی می کنیم بلکه با نگاهی گذرا به محتوایشان رمز موفقیت آنها و تیراژ میلیونی شان را پیدا کنیم.
 
 
نیویورک تایمز
 
001480.jpg
روزنامه ای برای روشنفکران جهان، نثر فاخر انگلیسی به همراه عکس های اختصاصی، گزارش هایی که بارها و بارها توسط حرفه ای ترین ویراستاران بازنویسی می شود،  اینها همه دلایلی است که نیویورک تایمز را در آخرین رده بندی روزنامه ها بر حسب تیراژ به صدر لیست می برد.
باورکردنی نیست اما ۲۳ چاپخانه در ایالات متحده و ۷ چاپخانه در هفت منطقه مختلف دنیا، صرفاً وظیفه چاپ نیویورک تایمز را دارند.
دارو دسته نیویورک تایمز همه جا هستند، آنها تیم وسیعی دارند که در سراسر کشورهای دنیا گسترده شده اند و این تازه تمام ماجرا نیست.
عکاس ها و آژانس های عکس هم نوبرانه ها را بهNy Times می فروشند، به یک دلیل ساده؛ البته نیویورکی ها خوب پول خرج می کنند... .
یکی دیگر از موفقیت های این موسسه مطبوعاتی قدرتمند، تیراژ بالای روز یکشنبه آن است،  رقمی تقریباً برابر با روزهای داخل هفته ؛ یک میلیون و ششصد هزار نسخه، آنهم فقط در آمریکا.
نیویورک تایمز درحالی گوی سبقت را از دیگرانی مثل سان دیلی و حتی هفته نامه میرور ربوده است که هیچ گاه به ورطه عامه پسندبودن نیفتاده و همچنان بر مرز باریک یک روزنامه وزین اما سرگرم کننده حرکت کرده ... برای همین است که دو میلیون و خرده ای نفر هر روز برای خواندن نیویورک تایمز از خواب بیدار می شوند.
کاملاً معلوم است که شما هم مثل ما دل توی دلتان نمانده که این روزنامه را ببینید. پیشنهاد می کنیم حالا که نسخه چاپی اش گیر نمی آید، سری به وب سایت این روزنامه بزنید و خبرها و گزارش هایش را آنجا بخوانید تا متوجه شوید چرا آنقدر طرفدارش هستیم.
واشنگتن پست
 
001482.jpg
به هر حال پایتخت است دیگر، کاریش نمی شود کرد، کافی است دنبال آخرین اخبار داغ کاخ سفید باشید آن وقت بی بروبرگرد کارتان به واشنگتن پست می افتد.
انگار خبرها زودتر بهشان می رسد و پشت بندش تحلیل است که دارد آنجا چاپ می شود از خرسواران (دمکرات) تا فیل سواران محافظه کار و جمهوری خواه و بخشی از مقبولیت سیاسی واشنگتن پست هم در این بی طرفی اش است. دقیقا به همین دلیل هم تیراژ آن به شدت متزلزل است و با یک اتفاق جنجالی ممکن است بالا و پایین شود. در لیست پرتیراژترین روزنامه های سالهای اخیر، واشنگتن پست مثل فنر بالا و پایین می پریده است.
 
لوموند
 
001484.jpg
فرانسه سرزمین روزنامه هاست. روشنفکرها و متفکرین تمام جهان علاقه دارند بدانند در نشریات فرانسه چه می گذرد و همین باعث می شود روزنامه ای مثل لوموند در جمع روزنامه های مهم دنیا جای قابل احترامی برای خود دست و پا کند.
یک نکته جالب درباره این روزنامه این است که تا دو سال پیش صفحات آن را به صورت سنتی و با دست و قیچی می بستند.شورای تیتر این روزنامه هم با حضور دبیران و به صورت سرپایی برگزار می شود، حداکثر در ۱۰ دقیقه.
لوموند در فرانسه یک روزنامه مرجع است، اگر به این زبان مسلط اید، خواندن سایت لوموند را از دست ندهید. اگر هم فقط فارسی می دانید سایت لوموند دیپلماتیک برای شما طراحی شده است.
 
ونکورسان و مونترال گازت
 
001486.jpg
باید شنیده باشید که سفارت کانادا در نقاط مختلف دنیا تحصیلات عالی را به عنوان یکی از شرایط پذیرش مهاجرت ضروری می داند. پس طبیعی است که جماعت بومی و مهاجر کانادا حداقل روزی چند دقیقه از وقتشان را به مطالعه روزنامه اختصاص دهند.
ونکورسان و مونترال گازت (فرانسوی زبان) در این راه رقابت سنگینی دارند با روزنامه های رایگانی که در مترو، رستوران و سایر اماکن عمومی به صورت محلی یا شهری توزیع می شوند. بخش دیگری از تلاش آنها، پوشش دادن مفاهیم و مسائل ملیت های مختلفی است که در کانادا زندگی می کنند. فرض کنید مصاحبه با فلان آدم معروف چینی تبار می تواند چه فروشی برای روزنامه ایجاد کند؛ کل اهالی محله چینی های کانادا آن شماره را خواهند خرید... .
 
دی ولت
 
001488.jpg
یکی از مهمترین روزنامه های اروپایی است که در آلمان چاپ ومنتشر می شود.
این روزنامه با تیراژ۵۰۰ هزار تایی برای مناطق مختلف آلمان، ویژه نامه ها و ضمیمه های خاص آن مناطق را چاپ می کند که ضمائم ورزشی و سیاسی آن از شهرت خاصی برخوردار است.
دی ولت روزنامه بسیار محبوبی است که دلیل اصلی  آن پاسخ به نیازهای اجتماعی و فرهنگی طبقات مختلف در آلمان است.
این روزنامه نمونه ای کامل و موفق است از یک روزنامه شهری که البته تعریف گسترده و در عین حال منحصر به فردی از مفهوم شهروندی دارد. ضمنا ترجمه دی ولت هم می شودجهان.
 
یو. اس. ای. تودی
 
001490.jpg
برای آمریکایی های خوشگذران و مدرن، هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر تمام وقایع شهری را در زمینه های مختلف پوشش دهد و برنامه روزانه شان را تدارک ببیند.
یو. اس. ای.تودی، مصداق بارز یک روزنامه متروپولیتن است و همه چیز را از دریچه یک شهروند طبقه متوسط می بیند، برای همین هم است که در نظام کاپیتالیست ایالات متحده که تمام هدفش افزایش قشر متوسط است روزنامه ای مثل یو.اس. ای.  تودی می گیرد و خیلی ها مشتری اش می شوند.
این روزنامه آنقدر محبوب است که چند موسسه مطبوعاتی تمام درآمدشان از راه توزیع و اشتراک آن برای شهروندان تامین می شود.
از طرف دیگر درست مثل وضعیتی که برای همین همشهری خودمان پیش آمده، تجار و بازرگانان و ارائه کنندگان خدمات ترجیح می دهند پیام های خود را از طریق این روزنامه به مخاطبان منتقل کنند.برای شناختن سلیقه آمریکایی ها (از سیاست بگیرید تا مثلا وب سایت های منتخب) یک هفته خواندن یو. اس. ای. تودی کفایت می کند.
 
وال استریت ژورنال
 
001492.jpg
قلب بورس بازان تمام دنیا، با وال استریت ژورنال می تپد. این روزنامه اقتصادی محبوبیت گسترده خود را مدیون ارتباط همیشگی و آنی خود با بازار بورس یا همان استاک مارکت آمریکا (و در نتیجه دنیا) است.
بزرگترین بورس بازان دنیا در آن مطلب و تحلیل می نویسند و همین باعث شده کوچکترین جانبداری و اظهارنظری از سوی کارشناسان این روزنامه تاثیر گسترده ای بر بازار داشته باشد.
۲ میلیون تیراژ روزانه برای یک روزنامه اقتصادی موفقیت بزرگی است و دقیقا به همین علت است که وال استریت ژورنال سعی می کند با حفظ بی طرفی و عدم ورود به جریان های سیاسی کنترل کننده بازار سرمایه، به کار ژورنالیستی خود ادامه دهد.
 
فیلادلفیا اینگرر
 
001494.jpg
روزنامه رده بیستم داخلی آمریکا از نظر تیراژ، در سایر نقاط دنیا طرفداران زیادی دارد. چهارصد هزار تیراژ داخلی را مقایسه کنید با همین میزان توزیع در خارج از مرزهای ایالات متحده، فروش روزهای یکشنبه اش تقریبا دو برابر است و به این ترتیب می شود فهمید که صفحاتArtِlife که در نشریات عامه پسند به حد وفور یافت می شوند، اینجا هم وجود دارد. خبرهای داغ و جنجالی، گزارش هایی با عینک طرفداری از تیم بیسبال محبوب شهر فیلادلفیا از جمله مواردی هستند که می توانید در فیلادلفیا اینگرر پیدا کنید. تیراژ جهانی این روزنامه بسته به موقعیت های سیاسی - اجتماعی و وقایعی که در دنیا می گذرد با روزنامه هایی چون لوموند و واشنگتن تایمز رقابت می کند.
صفحه آرایی و قیافه جذاب فیلادلفیا هم از عوامل دیگری است که آن را از حد یک روزنامه محلی و ایالتی تا حد یک روزنامه بین المللی بالا برده است.
سردبیر:
یک اتفاق: بمب خبری جدا شدن زوج خوشبخت هالیوودی. تام کروز و نیکول کیدمن را خبرنگار این روزنامه افشا کرد.
 
یومیوری و آساهی شیمبون
 
001496.jpg
تیراژ بالای این دو روزنامه را بی بروبرگرد باید به اهل مطالعه بودن ژاپنی ها نسبت داد. آنها آنقدر عجیب و سمج روزنامه می خوانند که آساهی و یومیوری هر دو تیراژ خودشان را مدیون دو نوبت چاپشان هستند.
رقمی نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار نسخه صبح ها و یک میلیون و سیصد هزار نسخه چاپ عصر این دو رقیب دیرینه است که سایه به سایه با هم حرکت می کنند. این رقم مدتها است تغییری نکرده و درصد روزنامه های فروش نرفته و به اصطلاح برگشتی است که نشان می دهد آنها چقدر در کار خود موفق بوده اند.
فقط مانده ایم این ژاپنی های چشم بادامی با آن چشم  ها چطور آنقدر زیاد می خوانند. یاد بگیریم، نصف  ما هستند!
 
تایمز
 
001498.jpg
دل شیر می خواهد میان منازعات سیاسی حزب کارگر انگلستان و دست راستی های متصل به کاخ باکینگهام کار ژورنالیستی کردن، اما لندنی ها گروه کاردانی دارند که «دلاوریشان» در عرصه مطبوعات به اثبات رسیده.
تیراژ بالای تایمز همانقدر مدیون این نویسنده ها است که مدیون نویسندگانی از روزنامه های دیگر. ابتکار موسسه مطبوعاتی فرانشریه ای، اولین بار توسط تایمزی ها به کار گرفته شد و آنها توانستند با ارائه مطالبی در خصوص انتخاب پارلمانی به فایننشال تایمز، در عوض از ایشان مطالبی اقتصادی درخصوص وضعیت بازار اروپا بعد از اتحاد بگیرند.
تایمز کلمه خوش طنینی است و خیلی ها دوست دارند اسم نشریه شان را بگذارند «وقت» یا «زمان». برای همین هم هفته نامه معتبر آمریکایی هم از همین کلمه به عنوان اسم نشریه استفاده برده است و هر دو آنها چقدر خوب از پس چاپ نشریه ای فراخور نامشان برآمده اند.
تیراژThe times چاپ لندن چیزی نزدیک به یک میلیون و هفتصد هزار نسخه در روز است و تعداد محدودی از آن خارج از مرزهای بریتانیا توزیع می شود.
 

پایان یک دیکتاتور

صدام حسین طی دو دهه حکمفرمایی بر عراق با استفاده از شیوه های خشونت بار و مواضع سازش ناپذیر، این کشور را در جهان مطرح ساخت.

سیر صعودی صدام حسین به راس حکومتی مطلقه در عراق در زادگاه او تکریت در مرکز عراق آغاز شد. او در سال 1937 در اطراف این شهر متولد شده بود.

صدام پس از پیوستن به حزب زیرزمینی بعث عراق در سوء قصدی نافرجام به جان ژنرال قاسم، حاکم نظامی وقت عراق ناکام ماند. اما در کشوری که سیاست همواره یک بازی خشونت بار بود، استعداد صدام در این زمینه به سرعت امکان صعود او به راس هرم قدرت را فراهم کرد.

صدام در سال 1959 مجبور شد از عراق بگریزد و چهار سال را در قاهره در تبعید سپری کرد. زمانی که حزب بعث بالاخره در سال 1968 زمام قدرت را به دست گرفت، او به عنوان مرد شماره دو پس از ژنرال احمد حسن البکر سر بر آورد.

اما صدام که اعمال کننده اصلی قدرت در پشت پرده بود، در سال 1979 حسن البکر را از قدرت کنار زد و حکومتی بر مبنای رعب و وحشت را بنا نهاد.

تنها یک سال پس از رسیدن به قدرت، او عراق را وارد یک ماجراجویی عظیم و خطرناک ساخت.

مناقشه ایران و عراق

او که خود را رهبر تازه عراق و قهرمان اعراب می دانست، ارتش خود را به آن سوی مرزهای غربی کشور به داخل ایران سرازیر ساخت تا "تهدید بالقوه انقلاب نوپای اسلامی ایران را خنثی کند."

این جنگ فاجعه بار هشت سال به طول انجامید و جان میلیون ها نفر را گرفت.

آمریکا به طور غیرعلنی از جنگ صدام علیه ایران حمایت می کرد. آمریکایی ها کارنامه حقوق بشر حکومت صدام را نادیده گرفتند و در مقابل فجایعی مانند بمباران شیمیایی و روستاهای کرد در حلبچه سکوت اختیار کردند.

پس از آتش بس سال 1988 با ایران، تقلای بی وقفه صدام حسین برای حفظ استیلای خود در منطقه شدت یافت. عراق اقدام به تولید موشک های دوربرد کرد و کارشناسان آن کشور برنامه های بلندپروازانه ای را برای دستیابی به سلاح های اتمی، میکروبی و شیمیایی آغاز کردند.

صدام حسین حتی خبرنگار ایرانی الاصل هفته نامه "آبزرور" لندن را که در مورد برنامه های تسلیحاتی عراق گزارش تهیه می کرد به جرم جاسوسی بازداشت و علی رغم مخالفت های بین المللی اعدام کرد.

تهاجم به کویت

اما جنگ با ایران اقتصاد عراق را فلج ساخته بود و رهبر عراق سخت تقلا می کرد درآمد نفتی کشور را افزایش دهد. او پس از متهم کردن کویت به پایین آوردن قیمت های نفت به این کشور حمله و آن را بخشی از عراق اعلام کرد.

ارتش آمریکا عراق را از کویت بیرون راند. این جنگ هم تبعات فاجعه باری برای عراق داشت. چندین هفته بمباران توسط نیروهای تحت رهبری آمریکا، که صدام حسین آن را مادر همه جنگ ها نامید، تاسیسات زیربنایی عراق را ویران کرد.

نیروهای عراقی به هنگام عقب نشینی از کویت چاه های نفت این کشور را به آتش کشیدند که باعث بروز فاجعه ای زیست محیطی در خلیج فارس شد.

از طرف دیگر یورش متعاقب زمینی برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت به کشته و زخمی شدن هزاران سرباز عراقی انجامید.

در مقابل، عراق به امید برانگیختن واکنش اسرائیل و دامن زدن به یک جنگ بزرگ تر منطقه ای به حمله موشکی علیه عربستان سعودی و اسرائیل دست زد. اما تنها با تکاپوی آمریکا بود که اسرائیل از واکنش متقابل خودداری کرد.

گریز کردها

اما این بار، اشتباهات فاحش رهبر عراق به تبعات گسترده داخلی منجر شد. شیعیان جنوب عراق با تشویق رئیس جمهور وقت آمریکا، جرج بوش، علیه او شورش کردند.

اما درحالی که صدام حسین با بی رحمی تمام شیعیان را سرکوب می کرد تا بار دیگر مهار قدرت در جنوب کشور را در دست گیرد، قدرت های غربی تنها شاهد این حوادث فاجعه بار بودند.

در شمال نیز او به کردهای شورشی حمله کرد. میلیون ها نفر به کوهستان های سرد گریختند و نیروهای غربی مجبور شدند بخشی از شمال عراق را "ناحیه حفاظت شده" اعلام کنند که به وسیله نیروهای هوایی آمریکا و بریتانیا اعمال می شد.

سال بعد، نیروهای غربی در جنوب نیز یک منطقه پرواز ممنوع اعمال کردند تا شیعیان را از حملات هوایی صدام مصون بدارند.

اما سرافکندگی صدام پس از اخراج از کویت پایان نیافت. سازمان ملل متحد او را وادار کرد کلیه سلاح های کشتار جمعی خود را نابود کند.

اما مانع تراشی های مستمر او در کار بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد به حملات هوایی مشترک آمریکا و بریتانیا علیه اهداف عراقی در سال 1998 منجر شد.

"تغییر رژیم"

تحریم های سفت و سخت بین المللی در سال های پس از جنگ خلیج به قوت خود باقی ماند و اقتصاد عراق را فلج ساخت که در نهایت واحد پول عراق را در آستانه فروپاشی قرار داد.

انتخاب جرج بوش به ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000 فشارهای آمریکا بر صدام حسین را افزایش داد.

واشنگتن در آن زمان علنا از "تغییر رژیم" در عراق صحبت می کرد و به دنبال حملات 11 سپتامبر، آمریکا عراق را یک "کشور یاغی" خواند.

بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد که در سال 1998 عراق را ترک کرده بود در ماه نوامبر سال 2002 به عراق بازگشتند و جستجوی خود را از سر گرفتند. عراق شماری از موشک های خود را نابود کرد و گفت ذخایر عامل بیماری سیاه زخم را نیز نابود کرده است با این حال شاهدی برای اثبات این ادعا ارائه نکرد.

با این حال تردید درباره ادعاهای صدام به خصوص در آمریکا و بریتانیا که خواستار حمله به عراق بودند کاملا برطرف نشد.

نیروهای ائتلافی بالاخره در ماه مارس سال 2003، علی رغم عدم تصویب قطعنامه تازه ای در سازمان ملل دایر بر اقدام نظامی، به عراق حمله کردند. نتیجه چنین نبردی هرگز مورد تردید نبود.

حکومت صدام با پایانی خشونت بار صحنه را ترک کرد و رهبر عراق ناپدید شد. از آن زمان وی بزرگ ترین فراری عراق محسوب می شد.

بدبینی و وسوسه جنون آمیز به قدرت و ثروت از مشخصات بارز حکومت صدام حسین بود. مجسمه ها و عکس های صدام در هر گوشه و کنار عراق دیده می شد.

او که همیشه نگران جانش بود، شب ها جای ثابتی نداشت و مکررا تغییر مکان می داد. او حتی با استفاده از هشت بدل که با جراحی پلاستیک به او شباهت یافته بودند، از خود حفاظت می کرد.

او به کمک نیروهای مسلح و شبکه پیچیده ای از سازمان های اطلاعاتی-امنیتی بر عراق حکومت می کرد.

هرچند صدام در آمال های خود برای متحد ساختن اعراب تحت رهبری خود ناکام ماند، اما تا آخرین روز حکومت، ذره ای از حس سرکشی و خشونت طلبی او کاسته نشد.

     
 

Saddam Hussein

 

صدام حسین در سنین جوانی

 

صدام حسین در کودکی

 

در پی شرکت صدام در توطئه قتل ژنرال عبدالکریم قادر، وی از عراق گریخت

 

صدام حسین در روستایی در نزدیکی تکریت در شمال عراق به دنیا آمد، وی خیلی زود به حزب بعث پیوست


 

صدام و همسرش

صدام حسین پس از فرار از زندان، نقش اصلی در به قدرت رساندن حزب بعث داشت. در این تصویر، وی پس از به دار آویخته شدن چهارده تن به جرم جاسوسی، سخنرانی می کند

 

پس از بازگشت صدام به بغداد در سال 1963، وی به دلیل شرکت در کودتای حزب بعث دستگیر شد


صدام حسین

 

صدام حسین در میان سربازان

در سال 1991، صدام حسین به کویت حمله کرد. نتیجه این جنگ خرابی و ویرانی برای عراق، کویت و سایر کشورهای منطقه بود

 

در پی انقلاب اسلامی سال 1979، عراق جنگی را با ایران آغاز کرد. در این تصویر صدام حسین در منطقه جنگی دیده می شود


صدام حسین

صدام در سال 2003

در نخستین شب حمله، صدام از حمله ای که به قصد کشتن وی طراحی شده بود، جان سالم به در برد

در سال 2003، پس از ده سال اعمال تحریم توسط سازمان ملل متحد علیه عراق و بازبینی های دوره ای از تاسیسات نظامی عراق، آمریکا تصمیم گرفت که صدام را از قدرت ساقط کند


صدام حسین

صدام حسین پس از دستگیری

محل اختفای صدام حسین: گودالی که روی آن با آجر پوشانده شده و با یک قالیچه از نظرها پنهان شده بود

 

وی پس از ورود نیروهای آمریکایی به بغداد ناپدید شد تا روز چهارده دسامبر که به دست نیروهای آمریکایی دستگیر شد

bbc